نوشته های یک مسافر



به طور مفید دو ماه برای کنکور وقت دارم .

نیاز به یه برنامه ی سنگینه که بتونم از پسش بر بیام 

تا الان که درگیر خونه خریدن و اثاث بردن و چیدن بودیم . به هر حال مرحله ی اصلیش تموم شده و خرده کاریها مونده.

دیگه نمیخوام اخبار ایران و هر چی به ایران مربوط میشه و دنبال کنم. چون فقط اعصابمو خورد می کنه و انع تمرکزم میشه .من که به هر حال و هر وسیله ای که شده از ایران میرم .حالا هر چی میخواد  اوضاع بد بشه مهم نیس .

فقط باید سخت کار کنم .


گله نمی کنم فقط سر دلم مونده بود.

سر دلم مونده که درس خوندم و کار نمی تونم پیدا کنم و دوباره میخوام از اول شروع کنم .

دلم گرفته از این وضع مملکت که هر برنامه ای برای زندگیم ریختم ، به خاطر یه مشت احمق به فنا رفت.

دلم گرفته از این که حمایت هیچ کسیو ندارم حتی خانواده م که ازم متنفر شدن.

دلم گرفته که هر چی تلاش می کنم نتیجه ی عکس میده.دلم گرفته که دیگه نا و رمق جنگیدن ندارم.

دلم گرفته از اینکه هر کسی باید تو زندگیم نظر بده و هر چی بهشون بفهمون که نظرت برام مهم نیست و حق نظر نداری ولی تو کلشون نمیره.

دلم گرفته که نمی تونم با خیال راحت زندگی کنم .

بعضی وقتا جدا شدن و پرواز کردن میتونه بهترین گزینه ی زندگیت باشه 


اهنگ rockabye  مثل اهنگای دیگه نیس که همش مضمون عشق یا هوس  باشه یا یه مشت کلمات بی معنی که ردیف میشه و شنونده فقط به خاطر موزیکش گوش میده و کار به معنیش نداره. این آهنگ ،روایت داستانه . داستان زن هایی که همسرشون دوست پسر یا هر چی اونا رو با یه بچه ول میکنن و میرن و این زنها به خاطر بچشون از همه چیز میگذرن و همه کاری میکنن تا اون بچه حس امنیت داشته باشه . تو این اهنگ میگه مادر همه تلاشی میکنه تا بچه ش در امان باشه و زندگی بچه ش مثل خودش نباشه .

این چیزا تو ایران هم هست . از فامیل بگیر تا جایی که زندگی میکنم این موردا بوده . یه مورد که هم پدر و هم مادر بچه رو ول کردن و مادربزرگش فقط بچه رو بزرگ میکنه.این بچه نه تربیت شده و نه هیچ اصول و اخلاقی رو بلده . الان کارایی می کنه که هر کسی که هیچ کاره ی اون بچه هم باشه و ببینه  احساس خجالت میکنه. اونوقت این بچه وقتی بزرگ بشه قراره تو جامعه چه جوری رفتار کنه .  

این اهنگ خیلی به دلم نشسته . کلا این مدل اهنگا رو دوست دارم . 

کلاس زبانو ادامه ندادم .خودم میخونم . درسامو با جدیت شروع کردم .5 ماه وقت دارم و هنوز اولشم . 

عید نوروز در راهه نمی دونم چرا از سال جدید می ترسم . این چند سال همش روند بدتر شدن تو مملکت داشتیم .  همش میگم کاش قبل از سی سالگی برم اونجایی که بال هامو باز کنم و شروع کنم به محقق ساختن اهداف اصلیم .

یه برنامه ی پنج ساله رو شروع می کنم و تو این پنج سال هر تلاشی برای پیشرفت خودم انجام میدم . درسته پشتوانه ی دیگرانو ندارم اما بزرگترین پشتوانه ی من خودم هستم . برای رسیدن به اون روز لحظه شماری می کنم


امروز صبح (طبق روال هر صبح جمعه) داشتم اتاقمو مرتب  می کردم. خب بعضی وقتا موقع تمیز کردن کتاب های صوتی رو هم گوش میدم .چند تا فایل صوتی با زمان های کم تو لپ تاپم پیدا کردم که بیشتر انگیزشی بود. خب من از این سمینارای انگیزشی و این حرفا خوشم نمیاد و هیچ اعتقادی هم ندارم چون اونا اول فکر جیبشونن(مثل هر کس دیگه) بعد نگران مردم بی انگیزه . بی انگیزه بودن مردم مخصوصا تو این دوران مملکت نقطه ی پول درآوردنشونه.

کتابا و فایلای انگیزشی درست و حسابی رو خودم میخونم .بعضی وقتا محرک های خوبی هستن حالا شاید کوتاه مدت باشه ولی خوبیش اینه پول و وقت واسه سمینارهای انگیزشی نمیزاری .

یه سری از فایلایی که شنیدم قبلا هم در موردش شنیده بودم. اینکه دوستات مشخص می کنن تو چه آدمی هستی .خب خوبه من آدمی نیستم که با دوستام برم بیرون.

در مورد ظاهرت سخت نگیر .  طرز فکرتو عوض کن

دو تا مبحث رو دوست داشتم 

1- امسال یا چند وقت اخیر چیا به دست آوردی : خب  من همیشه  از خودم ناراضی ام .فکر میکنم هیچ موفقیت و پیشرفتی نداشتم .یه موجود ساکن که فقط به مروور زمان استهلاک داره اما اگه با خودم صادق باشم میبینم امسال یه کمی فرانسه یاد گرفتم .خیلی بهتر مبحثای فیزیک و ریاضی رو که تو دبیرستان ودانشگاه یاد نگرفتم رو یاد گرفتم .زیست و شیمی رو خیلی مفهومی تر فهمیدم . کلی زبان انگلیسی پیشرفت کرده ، یه عالمه کتاب خوندم-مهارت اجتماعیم بهتر شده و حتی دارم صاحب یه زندگی مستقل میشم.و کلی برنامه های خوب برای آینده ریختم.

خیلی حس و حالمو بهتر کرد . من هنوز همون آدمیم که شغل نداره . یه قرون پول تو جیبش نداره. هزینه های از ایران رفتن بیشتر میشه و رفتن از اینجا سخت تر .

درسته که همه ی این شرایط هست اما دارم یاد می گیرم که تواناییامو بالا ببرم و با این شرایط مقابله کنم .چون من میخوام تهش برنده باشم . آخرش اون چیزی که سالها آرزوم بوده رو به دست بیارم .


2- فقط امروز نتونستی : اگر کاری رو امروز به هر دلیلی نتونستم انجام بدم یعنی فقط امروز نتونستم انجامش بدم .این به این معنی نیس که هیچ وقت یا کلا نمی تونم .

اگر چند بار نتونستم تو کنکور اون چیزی که میخوامو به دست بیارم اگر کاری رو خواستم ولی نتونستم و . خب دنبال دلیل می گردم و این بار قوی تر سراغش میرم.

آهسته و مستمر انجامش میدم تا بهش برسم . درسته دی ماه تموم شده قبل از عید اثاث کشی دارم و هزار کار دیگه و اینکه هنوز کل درسام مونده اما با خودم عهد کردم که هر روز یک ای دو ساعت درس بخونم تا بتونم قبل از عید همه ی مباحث رو بخونم و تست بزنم ، و این کار رو هم می کنم.


امروز میخواستم از بورس مطلب بذارم که وقت نشد 

این روزا باز یه خستگی و خوره ی فکری افتاده به جونم . سعی می کنم بهش بی تفاوت باشم و انگیزه  ی فعالیت داشته باشم . گاهی وقتا صبرم لبریز میشه ،اما همش به خودم میگم صبر کن life is full of ups and downs   برای هر کسی که به هدف های بزرگ فکر میکنه این مشکلات هست. موقع خوشحالی تو و دیدن نتیجه ی کارات میرسه فقط صبر کن ،برنامه بریز، حرکت کن و یاد بگیر . درسته مملکت مزخرفه درسته اینجا رو نمی تونم تحمل کنم اما مطمئنم که بالاخره نوبت منم میرسه. 

+ شنیدم آزمون تافل و ایلتس شده6/5 میلیون این خودش یه غم بزرگه .

+ دو جلسه از کلاس زبان مونده که هر دو امتحانه . منتظرم تموم بشه تا خودم بخونم وسطحمو بالا ببرم برای اموزشگاه جدید.

+ درسم هم سرعتش بالا رفته و تا قبل عید باید تمومش کنم و بعد عید جمع بندی و کلی تست .

+ گاهی وقتا فکر میکنم خب همین رشته ی قبلتو ادامه بده . ولی میگم چرا باید خودمو دوباره درگیر چیزی کنم که براش ساخته نشدم.

+ امروز اولیین سالگرد وبلاگمه . هیچ وقت یه سال دووم نمی آوردم تو هیچ کدوم وبلاگام .این به این معنیه که اینجا موندگار شدم 


دو ماه اخر سال 2018 واقعا فشرده و سخت بود از دعوا تکلیف نداشتن سر درس و خونه و همه ی مشکلات بالاخره به یه ارامش کوچیک رسیدم.

اهداف سال 2019 رو نوشتم  و سعی می کنم امسال حداکثر 80 درصدشونو انجام بدم. 

برنامه مو متمرکز کردم روی زبان و درس .

البته این ترم زبان تموم بشه دیگه به صورت خوخوان میخونم . این موسسه اونجور که میخواستم نبود . یه سری  فعالیت ها رو حذف کردم و موکول کردم به بعد کنکور و خودمو از کارای ریز ریز که وقت کش بود و به هدف اصلیم صدمه میزدو گذاشتم کنار .

6 ماه وقت دارم تا کنکور و متاسفانه هنوز هیچ .



 شنبه که اداپتور لپ تاپ رفت تو بازی و دو رو از کار و زندگی انداختم . دیروز هم از کلاس زبان برگشتم و تبلتمو از تو کیف برداشتم دیدم که همش داره ریبوت میشه و اصلا صفحه اصلی بالا نمیاد گفتم به به هر دم از این باغ بری می رسد .مجبور شدم با ریکاوری مود تبلتو ریست فکتوری کنم و طبیعتا هر چی داشتم به فنا رفت  کارد میزدی خونم در نمی اومد امروز هم سرگیجه داشتم و به هیچ کاری نرسیدم .امیدوارم فردا مشکلی پیش نیاد و همه چیز خوب پیش بره .

اخر هفته باید برای دندونام برم اخ از این هزینه های دندون پزشکی .ولی چاره ای نیس باید تا اخر عمر باشه . طلا میفروشم و تبدیل به دندون می کنم



اداپتور لپ تاپم خراب شده . یعنی قبلا مشکل داشت که با چسب و این حرفا شارژ می کرد ولی امروز کلا رفته تو بازی. محکم باید سیمو تو دست نگه داری که شارژ کنه ، با کوچکترین حرکت قطع میشه. توی سایت قیمتا از ۹۰ بود تا بالای ۲۰۰ .فعلا اوضاع بودجه یاری نمی کنه که بخرم . برادر سرباز ادرس داد گفت ببر شاید همینو بشه تعمیر کرد با هزینه ی خیلی کمتر .باید ببرمش امیدوارم درست بشه .

خلاصه همه ی کارام خوابیده . درس با لپ تاپ ،زبان با لپ تاپ ،بیزنس و بورس وکتاب و  خلاصه همه چی با اونه که فعلا تعطیل شده 

شاید درسو بشه یه کاریش کرد که البته سخته ولی همه چیزو کنسل کرده این اداپتور .با تبلت و موبایل نمیشه به راحتی لپ تاپ کار کرد 

اخه الان چه موقع خراب شدنه  

الان با تبلت پست  گذاشتم

تا حالا شنیده بودید یکی این همه پشت سر هم بد بیاورد ؟

در زندگی مشکلات بزرگ نیست که به آدم با اراده احتیاج دارد
( هرکسی میتواند در یک بحران قد علم کند
و با شجاعت با فاجعه ای مصیبت بار رو به رو بشود )
بلکه به نظرم در یک روز با خنده به استقبال مشکلات کوچک رفتن،
واقعا احتیاج به عزم و اراده دارد.
من هم سعی میکنم چنین اراده ای را در خود به وجود بیاورم .
می خواهم به خود تلقین کنم که زندگی فقط یک بازی است
و من باید تا آنجا که می توانم ماهرانه و درست آن را بازی کنم .
چه در این بازی ببرم و چه ببازم، در هر حال شانه هارا بالا می اندازم و می خندم .
میخواهم همیشه شوخ باشم
بابا جون ! ازین به بعد حتی اگر جولیا جوراب ابریشمی بپوشد
و یا هزار پا از سقف پایین بیفتد ، دیگر هرگز شکایتی از من نخواهید شنید

ارادتمند همیشگی شما ، جودی
بابالنگ دراز /جین وبستر





تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

خانه قبرس Gabriel دانلود فیلم و سریال نشسته ام چو غباری به شوق اذن دخول شورای دانش آموزی دبیرستان صادق آل محمد (ص) وردنجان دندان صفحه وبلاگ دکتر کابلی iPhone xs بیستمین پرسش مهر رئیس جمهوری